SJSCO

شعارسال: استان كرمان واقع در قلب كوير، قطب توليد فولاد ايران ميشود.
مهدي حسينينژاد، رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت اين استان، بهتازگي خبر داده است كه كرمان با توليد 10 ميليون تن از مجموع 55 ميليون تن فولاد توليدي كشور در افق 1404 به قطب توليد اين محصول تبديل ميشود. اين در حالي است كه در اسنادي كه قبل از دولت نهم و دهم تنظيم شده بود، قرار بود صنعت فولاد در اين استان كمآب كه تشنگي، باغات پستهاش را بهعنوان ارزآورترين محصول كشاورزي خشكانده و هزاران ميليارد تومان سرمايهگذاري در اين بخش را به ورطه نابودي كشانده است، توسعه نيابد، بلكه تصميم گرفته شده بود كه سنگآهن استخراجي از معادن كرمان، تأمينكننده مواد اوليه كارخانجات فولادي احداثشده قبلي در كشور باشند و ماده اوليه به مگاپروژههايي كه در نزديكي آبهاي خليجفارس و درياي عمان قرار دارند، منتقل شود تا با توليد يك محصول رقابتي در بازارهاي جهاني، ايران مازاد فولاد توليدي خود را به دنيا صادر كند، اما با تصميم دولت احمدينژاد، بهيكباره فازهاي توسعهاي فولاد در كرمان كليد خورد و حالا نهتنها بيم آن ميرود كه در آينده صنايع فولادي كشور با كمبود ماده اوليه مواجه شوند، بلكه آب گران شيرينشده خليجفارس و درياي عمان را با لولههاي فولادي به كرمان منتقل ميكنند تا چرخ صنايع آببر اين استان بچرخد و كمبود آب، سرمايهگذاريهاي گسترده بخش كشاورزي استان را نابود كند. توسعه صنعت فولاد در كرمان و يزد خطاي استراتژيكي است كه بقاي نسل آينده ايران را تهديد ميكند، اما گويا كلنگهاي به زمين زدهشده و پروژههاي نيمهتمام، از احتمال زوال تمدن ايراني مهمتر هستند! سوداي اولينبودنها در ايران تمامي ندارد. گويا تمام استانداران دوست دارند استان تحت مديريت خود را به قلب ايران تبديل كنند و گويي برايشان مهم نيست كه مدينه فاضلهاي كه در ذهن خود براي تكميل كارنامهشان طراحي ميكنند، چه بر سر ساير نقاط ايران خواهد آورد. برخي بلندپروازيهاي مديريتي زمينه مهاجرت گسترده مردم به ديگر شهرهاي كشور و بروز مشكلات امنيتي را فراهم ميكند، اما همچنان مديران استاني با همان كليشههاي نخنماشده قديمي در حال تدوين برنامههاي بلندپروازانه بدون توجه به پتانسيلهاي سرزميني هستند. جديدترين خبر نگرانكننده مربوط به استان كرمان است. مهدي حسينينژاد، رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان كرمان، اعلام كرده است كه با تكميل زنجيره ارزش افزوده صنايع معدني در اين استان، در دو سال آينده كرمان به منطقهاي صنعتي تبديل ميشود. به گفته او، در افق 1404 استان كرمان با توليد 10 ميليون تن از مجموع 55 ميليون تن فولاد كشور به استاني فولادي تبديل خواهد شد. توسعه كرمان حاصل بايگانيشدن طرح جامع فولاد در كرمان برنامههايي در دست تكميل است كه اين استان كمآب را كه سرمايهگذاريهاي انجامشده در بخش كشاورزياش بهشدت تحتتأثير پروژههاي انتقال آب در حال از دست رفتن است به قطب توليد فولاد آببر تبديل ميكند. فولاد، صنعتي است كه بر اساس محاسبههاي يك عقل سليم، بايد در كنار آب خليجفارس و درياي عمان مستقر شود؛ محاسباتي كه به گفته يك منبع مطلع، در طرح جامع فولاد تدوينشده در دولت اصلاحات، به خوبي به آن توجه شده بود، اما بعد به دست فراموشي سپرده شد. اين منبع آگاه ميگويد: طرح جامع فولاد كه توسط سازمان توسعه و نوسازي صنايع معدني ايران (ايميدرو) در دولت اصلاحات تدوين شده بود، در دولت احمدينژاد به فراموشي سپرده شد. حاصل بايگانيكردن اين طرح، افتتاح هفت طرح فولادي در مناطق با كمبود منابع آب و نقاطي بود كه قيمت تمامشده توليد فولاد در آنها بالا بود. او اضافه ميكند: در دولت نهم و دهم تصميمات نابجايي گرفته شد. بر اساس طرح جامع فولاد، قرار بود توليدكنندگان سنگآهن در مناطقي مثل كرمان و يزد كه نقاط كمآبي هستند، فقط طرحهاي كنستانتره و گندله داشته باشند و توليد فولاد در حاشيه خليجفارس و درياي عمان مستقر شود تا قيمت تمامشده توليد اصلاح شود و قدرت رقابت در بازار بينالمللي را داشته باشيم. به گفته اين منبع آگاه، قرار بود معادن مناطق كمآب، مواد اوليه ذوبآهن اصفهان، فولاد مباركه و فولاد خوزستان را تأمين كنند و اضافه آن به كارخانجات جديد مگا مدل كه بالاي پنج ميليون تن ظرفيت دارند، منتقل شود تا محصول با قيمت رقابتي در اين كارخانهها توليد شود. او ميگويد: ايران توليد فولاد مازاد دارد و مانند گاز كه قادريم مازاد بر نياز خود را صادر كنيم، در صنعت فولاد هم بايد محصول اضافي را به خارج از كشور ارسال كنيم. بههمخوردن توازن با توسعه در كرمان به گفته اين منبع مطلع، توجهنکردن به طرح توسعه فولاد سبب شد توازن به هم بخورد و ايران به واردكننده گندله تبديل شود و حتي كمبود كنستانتره داشته باشد. واحدهاي مختلف فولادي در مناطق كمآب احداث شود و نيمهكاره بماند. دولتهای نهم و دهم در مناطقي مثل كرمان، يزد و اصفهان به طرحهاي فولادي اجازه توسعه داد و ازآنجاكه قيمت سنگ آهن هم بالا رفته بود، اين استانها توانستند طرحهاي توسعهاي خود را بهسرعت تكميل كنند يا به درصد درخور توجهي از پيشرفت فيزيكي برسانند. او با اشاره به اينكه دولت يازدهم پس از بهروزكردن طرح جامع فولاد ناگزير شد كه طرحهاي توسعهاي نيمهتمام را هم تكميل كند، يادآور ميشود: متأسفانه بايد بگوييم اجازههاي متعدد ايجاد كارخانه فولاد و آهن اسفنجي به گلگهر، ايميدكو و چادرملو براي توسعه داده شده بود. آهن اسفنجي و فولاد كه هر دو آببر است در مناطق كمآب مستقر شد و اين پروژهها بايد تمام ميشد. در كرمان و يزد کارخانههای فولادي جديد افتتاح شد و بخشي از طرحهاي نيمهتمامي كه در دولتهای نهم و دهم كلنگ زده شده بود، تكميل شد. اين منبع مطلع با اشاره به اجراي يك پروژه چندين هزار ميلياردي براي انتقال آب شيرينشده دريا از بندرعباس براي چادرملو، گلگهر و مس سرچشمه، از كسري دو هزار ميليارد توماني اين پروژه عظيم انتقال آب خبر ميدهد. به گفته او با اجراي چنين پروژههایي مشكل آب صنايع كرمان رفع ميشود، اما قطعا اين مسئله قيمت تمامشده توليد را بيشتر ميكند. ضمن اينكه در آينده كارخانههايی مانند فولاد خوزستان ممكن است دچار كمبود ماده اوليه شوند. نكته مثبت پروژههاي توسعهاي كرمان هم ايجاد اشتغال در منطقه است. انتقال سنگ گرانتر از انتقال آب در طرح جامع فولاد، ايران يكپارچه ديده شد تا اشتغال هم به شكل متوازن در كشور توزيع شود، اما اکنون با تورم فضاهاي ايجاد شغل، جمعيت در برخي نقاط كشور متراكم ميشوند و تأمين نيازهاي حياتي براي مردم نظير آب، برق و گاز هم هزينهبرتر خواهد شد. با وجود اين محمود نوريان يكي از فعالان بخش معدن كه پیشتر عضو بخش معدن اتاق بازرگاني تهران بوده، از توسعه فولاد در كرمان دفاع ميكند، زيرا انتقال سنگ معدن به ساير نقاط كشور از طريق سيستم ريلي و جاده را گرانتر از انتقال آب ميداند. او ميگويد: حمل زميني گران است، اگر صنايع مرتبط با توليد فولاد در يك جا جمع شود، اقتصاديتر است. بهترين گزينه اين است كه آب را به كنار معادن انتقال دهند تا محصول نهايي را همانجا توليد كنند.به گفته نوريان در خيلي از معادن بزرگ دنيا مثل برزيل و استراليا ماده معدني استخراجي را توسط آب در لوله منتقل ميكنند، زيرا انتقال در جاده هزينههاي سرسامآوري دارد. صاحبان معادن ايران اگر بخواهند سنگ را با لوله به بندرعباس منتقل كنند آب نياز دارند، بنابراين بهتر است كه آب به نزديكي معادن انتقال يابد، زيرا امكان جابهجايي معدن وجود ندارد. بسياري از صنايع و حتي بخش معدن به بازچرخاني آب اصلا توجهي ندارند، اما اين فعال بخش معدن ميگويد: همه معادن بازچرخاني آب انجام ميدهند و هدررفت آب در معدن و صنايع وابسته، بسيار كم است. در اين بخش حدود 7 تا 10 درصد آب براي توليد كنستانتره هدر ميرود و مقداری هم در قالب پسابهاي غيرقابلتصفيه از دسترس خارج ميشود و معادن آب را چندينبار بازچرخاني ميكنند. اين در حالي است كه يك منبع آگاه تأكيد ميكند: در صنعتي مثل فولاد مباركه كه بهترين پروژهاي است كه توانسته از آب استفاده كند، همچنان ميزان مصرف آب بالاست، زيرا مثلا اگر قرار بود بدون بازچرخاني مصرف آب در اين صنعت صد باشد، با عمليات بازچرخاني مصرف آب به 40 ميرسد، اما صفر نميشود و بههرحال صنعت فولاد يك صنعت آببر است. فازهاي توسعهاي در حد معمول مشكلي ندارد محمدرضا بهرامن، رئيس خانه معدن نيز درباره دليل توسعه صنعت فولاد در استان كمآبي مانند كرمان، عنوان ميكند: فازهاي توسعهاي در حد معمول براي حفظ شرايط موجود شايد مشكلي نداشته باشد.او اضافه ميكند: استان كرمان قطب توليد مواد معدني ايران است. در بخش صنعت فولاد در استان كرمان يك سرمايهگذاري بزرگ شده و بايد به نقشه راه نگاه كنيم كه يك قطب معدنكاوي براي كرمان ديده شده است. بهرامن با اشاره به اينكه توسعه صنايع فولاد بايد در كنار آب باشد، از برنامهريزي براي تأمين آب مورد نياز در هر صنعتي با توجه به آمايش سرزمين خبر ميدهد! او تأكيد ميكند: توسعه صنعت فولاد بهدليل نزديكبودن به منابع آزاد استان كرمان، توجيهپذير است. براي توسعه صنعت فولاد در كرمان برنامهريزي در راستاي انتقال آب براي صنايع اين استان انجام شده، ضمن آنكه قرار است دو واحد 10 ميليون تني فولاد وابسته به كرمان هم در چابهار و هرمزگان مستقر شود. بهرامن ميگويد: صنايع براي استقرار و توسعه بهطوركامل مطالعات خود را براساس منابع آبي انجام ميدهند و ما ميتوانيم با استفاده از تكنولوژي، آب كمتري مصرف كنيم.